جدول جو
جدول جو

معنی حبیب ابن مره - جستجوی لغت در جدول جو

حبیب ابن مره
ابن مره. مری معاویه او را امیر حجاز کرد و مردم او را رد کردند. (العقد الفرید ج 4 ص 89 و 90 از گفتۀ ابن عباس). ابن اثر گوید: و در این سال (132 هجری قمری) حبیب بن مره مری که از قواد مروان أموی بود بثنیه با أهل و حوران در ارض بلقاء خروج کرد و تبییض کرد و بنی قیس و همسایگانشان با وی بیعت کردند. پس عبدالله بن علی به جنگ او آمد و چند بار حرب میان ایشان روی داد و در این اثنا ابوالورد نیز در قنسرین خروج کرد و تبییض کرد، و در این وقت سفاح در حیره بود. پس عبدالله ناچار با حبیب صلح کرد. (از الکامل ابن اثیر ج 5 ص 206)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ)
ابن معن. پدر او معن شاعر معروف عرب است که دیوان او به سال 1903م. در اروپا چاپ شده است. گویند: معن شتران بسیار داشت و پس حبیب پسر او چندی از آنها بگرفت و با پسر عم خویش فضاله به شام رفت پس حبیب در این سفر بمرد و فضاله بازگشت و معن در این معنی سروده است:
فلاو ابی حبیب مانفاه
من ارض بنی ربیعه من هوان
تا آنجا که:
اعلمه الرمایه کل یوم
فلما اشتد ساعده رمانی.
و در دیوان چاپ اروپا به جای مصرع نخستین چنین است: ’لعمر ابی ربیعه مانفاه’ رجوع به البیان و التبیین ج 3 ص 149 شود
لغت نامه دهخدا
ابن عمرو. نسبی برای او یافت نشد. عبدان از طریق علأ بن عبدالجبار از حمادبن سلمه از ابوجعفر خطمی از حبیب بن عمرو روایت کرده که او با پیغمبر بیعت کرد. ابوموسی احتمال داده که او حبیب بن عمیر جد ابوجعفر باشد. (الاصابه ج 1 ص 322)
لغت نامه دهخدا
ابن ترکه. صاحب تاریخ سیستان در تحت عنوان: آمدن سیف بن عثمان الطارابی و حضین بن محمد القوسی به سیستان گوید: و حفص بن ترکه را بگرفتند و بند برنهادند و یاران او را بازداشتند و حبیب بن ترکه صاحب شرط حفص بود و بدر طعام بود کس فرستادند و بیاوردند و بازداشتند و حفص را بسیار عذاب کردند تا کشته شد. (تاریخ سیستان ص 158)
لغت نامه دهخدا